دیکشنری
داستان آبیدیک
assistance during travel
əsɪstəns dʊɹɪŋ tɹævl
فارسی
1
عمومی
::
سفریاری
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ASSIMILATE INTO
ASSIMILATE WITH
ASSIMILATES
ASSIMILATION
ASSIMILATIVE
ASSIMILATOR
ASSIMILATORY
ASSINGMENT
ASSION
ASSISSTANT PROFESSOR
ASSIST
ASSIST AT
ASSIST IN
ASSIST WITH
ASSISTANCE
ASSISTANCE DURING TRAVEL
ASSISTANCE REQUEST
ASSISTANT
ASSISTANT ART DIRECTOR
ASSISTANT SCOUT MATE
ASSISTED CHIN UP
ASSISTED EVOLUTION
ASSISTED SUICIDE
ASSISTING
ASSISTIVE LISTENING DEVICE
ASSISTIVE MENU
ASSISTIVE TECHNOLOGY
ASSIZE
ASSOCIABLE
ASSOCIATE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید